هر یک از شاعران بزرگ زبان فارسی از جمله فردوسی، خیام، سعدی، مولوی، حافظ و دیگران روزی در تقویم ایران بهنام خویش دارند که هر کدام از این روزها بهانهای میشود تا در باب یکی از این بزرگان سخنی بگوییم یا همایشی برگزار کنیم یا برنامهای بسازیم. برای نمونه، برای «روز بزرگداشت فردوسی» آنقدر میتوانیم محتوای علمی و فرهنگی و رسانهای تولید کنیم که اگر این روز را به «هفته بزرگداشت فردوسی» گسترش دهیم نیز باز وقت کم میآوریم. اما در «روز ملی شعر و ادب فارسی» که همزمان با روز بزرگداشت شهریار است، ضمن ادای احترام به این شاعر بزرگ معاصر، بهتر است درباره یک مفهوم بزرگ و کلی بهنام «شعر و ادبیات فارسی» سخن بگوییم، هرچند هر روز میتوان در این باب سخن گفت، اما بهانههای تقویمی ضرورت چنین سخنگفتنی را بیش از همیشه یادآوری میکنند. در این یادداشت نیز نکتهای را درباره اهمیت «شعر فارسی» یادآوری میکنیم؛ نکتهای که از مقوله «توضیح واضحات» بهشمار میآید اما گاه توضیح و تذکر در باب برخی امور واضح و مبرهن نیز واجب مینماید.
میدانیم که شعر فارسی مهمترین نماد و نمود «ایران» است؛ بهشکلی که فرهنگ و تمدن ایرانی را نمیتوان جدا از شعر فارسی یا بیرون از آن تعریف کرد. شما اگر «ایران» را مجموعهای از عناصر بدانید که در پیوندی ناگسستنی بهصورت واحدی جلوه میکنند، تکتک این عناصر را در بهترین و عالیترین شکل باید در «شاهنامه فردوسی»، «رباعیهای خیام»، «گلستان سعدی»، «مثنوی مولوی»، «دیوان حافظ» و سرودههای دیگر شاعران فارسیزبان بجویید و بیابید. با مطالعه شاهکارهای شعر فارسی است که به این حدیث نبوی بهتر پی میبریم که فرمود: «همانا برخی شعرها حکمت است» و نیز روشنتر به مصداق این سخن ارسطو میرسیم که گفت: «برخی شعرها پهلو به حقیقت میزنند» یعنی ارزش آنها برابر با ارزش «حقیقت» است که برترین و عالیترین سخن است. بنابراین شعر فقط سخنی زیبا نیست که خیالانگیز و عاطفی باشد و با آهنگی دلنواز جان آدمی را نوازش کند. این ویژگیها صدالبته شرایط ابتدایی شعر است و باید باشد که شعر شکل بگیرد و با آنهاست که سخن عادی به سخن شاعرانه تبدیل میشود، اما «شعر فارسی» فقط اینها نیست، بلکه عنصری والاتر و ویژهتر یعنی «حکمت ایرانی» در میان این زیباییها نهفته است که عالیترین نمودهای تاریخ و فرهنگ و اندیشه و دانش و عرفان و هنر و آیین و باور ایرانیان را در خود دارد. کسی که میخواهد شعر فارسی را بشناسد نیز در کار خویش ابتدا با انواع زیباییهای هنری و زبانی و عاطفی سروکار پیدا میکند و سپس از دل این زیباییها میتواند به گوهر شعر فارسی که همانا «حکمت» است دست یابد. اگر اینگونه به شعر و ادبیات فارسی بنگریم، دیگر نمیتوانیم آن را با شعر و ادبیات دیگر ملتها مقایسه کنیم. برای نمونه، شیوهای که انگلیسیها به پاسداشت شعر و ادبیات انگلیسی میپردازند یا آن گونه که دولت فرانسه میکوشد شعر و ادبیات فرانسوی را گرامی بدارد یا مواجهه عربها با شعر و ادبیات عربی و نمونههای دیگر هرگز نمیتوانند الگویی برای ما باشند، زیرا شعر و ادبیات فارسی نمونهای متمایز از شعر و ادبیات در جهان است که همه داشتههای ملت ایران را در تاریخ خود بهعالیترین شکل جاودانه کرده است و هیچ آدم منصفی نمیتواند نمونهای نزدیک به آن در همه تاریخ جهان بیابد.
خوشبختانه مطالعههای علمی و فرهنگی شعر و ادبیات فارسی بهویژه در سالهای اخیر به این سو بازگشتهاند که به ارزش شاهکارهای ادبی در تاریخ اندیشه ایران نیز بپردازند و «حکمت ایرانی» را درآمیخته با این همه زیبایی و دانایی دریابند. اما از سوی دیگر، باید به سیاستگذاران، تصمیمگیران و برنامهسازان عرصه فرهنگوهنر یادآوری کنیم که «شعر فارسی» زینتالمجالس نیست که برنامههای روزمره را یک روز در سال با فالی از حافظ یا مشاعرهای کوتاه بیاراییم. شعر فارسی هم با جان آدم سروکار دارد که اوج زیبایی و والایی است و هم گنجینهای از حکمت و دانش برای اندیشه آدم است. چنین دیدگاهی به ما گوشزد میکند که تولیدمحتواها و همایشها و برنامهسازیها درباره شعر و ادب فارسی اگرچه در همین حد هم غنیمت است اما هرگز نمیتوان آن را بیش از یکهزارم توجه لازم به این مقوله مهم دانست. با جایگاهی که ما ایرانیها اینک در جهان امروز داریم، چه داشتهای بهتر از شعر و ادب فارسی است که میتواند اصلیترین و اساسیترین مسائل ما را که مربوط به حوزه فرهنگ است حل کند؟
۲۷ شهریور ۱۴۰۳ - ۰۸:۵۱
کد خبر: 1012804
بیستوهفتم شهریورماه در تقویم رسمی ایران بهعنوان «روز ملی شعر و ادب فارسی» نامیده شده است.
نظر شما